شبکه‌ای برای تقویت اعتماد بین محققان آب افغانستان و ایران
محمد فیضی
مدرس در مؤسسه آب دلفتIHE و استاد مشاور در امنیت آبی و دیپلماسی آب در دانشگاه ملل متحد – مؤسسه آب، محیط زیست و سلامت (UNU-INWE)

محمدنبی جلالی
عضو هیات مدیره انجمن دیپلماسی آب ایران و دبیرگروه هیدروپلیتیک پژوهشکده استراتژیک مطالعات خاورمیانه

 

رودخانه‌ای از تمدن و تنش
به ندرت می‌توان رودخانه‌ فرامرزی دیگری را همچون رودخانه فرامرزی هلمند/ هیرمند یافت که چنین آشکارا، پیوندِ درهم‌تنیده سیاست، معیشت و هویت را به نمایش بگذارند. فراتر از چالش‌های هیدروپلیتیک معاصر، رودخانه هلمند/هیرمند طی قرن‌ها، شریان اصلی حیات و تمدن‌‌ها در این منطقه بوده و نقشی به مراتب فراتر از یک منبع آبی ایفا کرده است. این رودخانه؛ با رونق بخشیدن به کشاورزی، تجارت و استقرار سکونتگاه‌های پایدار؛ این منطقه را به یکی از کانون‌های مهم فرهنگی و اقتصادی در دوران باستان تبدیل نمود. همچنین این رودخانه؛ فراتر از سیراب کردن مزارع و سکونتگاه‌ها به عنوان یک پل ارتباطی تمدن‌ساز، جوامع دو سوی مرز سیستان را در طول تاریخ به یکدیگر پیوند داده و در قالب یک همزیستی تمدنی منحصربه‌فرد گرد هم آورده است.

 


عکس: بهروز مَهری / AFP، از طریق شبکه تحلیلگران افغانستان

 

با این حال، این رودخانه تمدن‌ساز در دوران معاصر به رودخانه‌ای مورد مناقشه بدل شده است. علیرغم امضای معاهده بین افغانستان و ایران در سال ۱۹۷۳ پس از دهه‌ها کشمکش، همچنان اختلافات بر سر تخصیص آب کماکان ادامه یافته و در مواردی به تنش در روابط دوجانبه بین دو کشور و دو ملت منجر شده است. امروز در باور بسیاری، این رودخانه دیگر نماد زندگی و همکاری نیست، بلکه به نمادی از شکاف و تنش های سیاسی و اجتماعی بدل گشته است.
حوضه‌ای مناقشه‌برانگیز و نیازمند همکاری
در این بستر چالش‌برانگیز، عرصه برای همکاری‌های سازنده به تدریج در حال محدودتر شدن است و گفتمان‌های عمومی بیشتر تحت تأثیر روایت‌های سیاسی قرار گرفته که گاهی از جامعیت لازم برخوردار نیستند. در وضعیت کنونی، اگر چه پژوهش‌های علمی ارزشمندی در هر دو سوی مرز در حال انجام است، ولیکن تحقیقات علمی در دو کشور عمدتاً به صورت مستقل و بدون همکاری مشترک در حال انجام است که به جای آنکه بسترساز گفت‌وگو باشد؛ سبب تقویت دیدگاه‌های یک‌جانبه و عمیق‌تر شدن تفاوت در دیدگاه‌ها گردیده است.
برای دو کشوری که نه تنها یک رودخانه، بلکه زبان، فرهنگ، تجارت و قرن‌ها تبادل اجتماعی و فکری مشترک دارند، این فقدان همکاری تکان دهنده است. در این میان، نبود فهم مشترک علمی، فضایی به وجود آورده که زمینه‌ساز کاهش اعتماد و از دست رفتن فرصت‌های ارزشمند همکاری گردیده است. این در حالی است که همکاری‌های مشترک و ایجاد درک مشترک از این همکاری ها می‌تواند در مدیریت پایدار منابع آبی و مقابله با چالش‌های زیست‌محیطی، اجتماعی و اقتصادی برای هر دو کشور سودمند باشد.

پیدایشNAIWS : فصلی تازه در گفت‌وگو
برای پر کردن این شکاف، شبکه محققان آب ایران و أفغانستان (NAIWS) توسط مؤسسه آب دلفت IHE_DELFT، تحت برنامه مشارکت در آب و توسعه (WDPP) راه‌اندازی شد. هدف این شبکه، حرکت در مسیر پر چالش حاضر از رهگذر بهره‌گیری از علم، گفت‌وگو و ایجاد پیوندهای انسانی طراحی شده است. چشم‌انداز شبکه اگرچه ساده اما قدرتمند است: ایجاد فضایی امن که در آن پژوهشگران ایرانی و افغان بتوانند در خصوص چالش‌های آبی مشترک به‌ویژه در حوضه آبریز هیرمند/هلمند به یادگیری، همکاری و اعتمادسازی بپردازند.
این ابتکار از بدو تأسیس، خود را در قالب دیپلماسی آب در مسیر دوم تعریف نموده است. برخلاف مذاکرات رسمی بین دولت‌ها؛ دیپلماسی مسیر دوم با گردآوری متخصصان، پژوهشگران و نمایندگان جامعه مدنی در فضایی غیررسمی و امن، بستری برای آزمودن ایده‌ها، ایجاد اعتماد و تبادل دانش فارغ از ملاحظات سیاسی ایجاد کرد.
اجرای این رویداد در نخست با حساسیت‌های ویژه‌ای همراه بود. دعوت به مشارکت با واکنش‌های دوگانه‌ای همراه شد. با این حال، استقبال چشم‌گیر بیش از ۳۰۰ متقاضی از میان پژوهشگران و متخصصان سراسر جهان با پیشینه ایرانی و افغانستانی، نشان از علاقه‌مندی گسترده به این ابتکار داشت. در نهایت ۴۲ مشارکت‌کننده با رعایت توازن جنسیتی، تنوع تخصص‌ها و پوشش جغرافیایی متوازن از دو کشور انتخاب شدند. نکته حائز اهمیت آنکه همه شرکت کنندگان با ظرفیت شخصی خود شرکت کردند، نه به عنوان نمایندگان دولت‌ها یا موسسات. این رویکرد به آنان اجازه داد تا روایت‌های رسمی را کنار گذاشته و به جای آن، به طور آزادانه به کاوش راه‌حل‌های مشترک بپردازند.
اهداف و چشم‌انداز
سه هدف کلیدی شبکه پژوهشگران آب ایران و افغانستان (NAIWS) :
۱.توسعه ظرفیت: در گام نخست، صاحب‌نظران برجسته بین المللی برای انتقال بینش‌ها و تجارب عملی در حوزه‌های حکمرانی آب‌های فرامرزی، حل مناقشات و تغییرات اقلیمی به عنوان سخنران دعوت شدند؛ که این امر به ایجاد مبانی دانش مشترک در این عرصه و تسهیل گفتگو های بین رشته ای در میان اعضا کمک شایانی نمود.
۲.تبادل نظر و بحث انلاین: به صورت منظم و در بازه‌ زمانی هر دو ماه یکبار، اعضای شبکه به ارایه دستاوردهای پژوهشی خود پرداخته و در بستری علمی به تبادل دیدگاه‌های تخصصی به زبان فارسی و دریافت بازخوردهای سازنده می‌پردازند. به کارگیری زبان فارسی، بسترساز مشارکت مؤثرتر تمامی اعضا در مباحث تخصصی با استفاده از ظرفیت‌های بیانی خود را میسر ساخته و عرصه را برای گفت‌وگوی علمی پویاتر و شفاف‌تر فراهم آورده و از میزان فاصله فرهنگی و علمی کاسته است. این تبادل نظر سهم بسزایی در شکل‌دهی به فهم مشترک و اعتمادسازی ایفا نموده و همزمان موجبات تحکیم پیوندهای علمی و روابط انسانی را فراهم ساخته است.
۳.پژوهش‌های میان‌رشته‌ای مشترک: گروه‌های تحقیقاتی بین کشوری با استفاده از تجربیات ارزشمند ابتکارات مشابه در مؤسسه آب دلفت هلند از جمله such as the Research School for Transformative Water Diplomacy که جهت بررسی موضوعاتی چون سازگاری با تغییرات اقلیمی، مدیریت منابع آبی و ابعاد اجتماعی-اقتصادی کم‌آبی تشکیل گردید؛ ایجاد شدند. هدف در این بخش نه تنها تولید دانش، بلکه تقویت اعتماد از طریق همکاری پایدار نیز می باشد.

ایجاد فضایی امن: گذار از بی‌اعتمادی به گفت‌وگو
دستاورد محوری شبکه محققان آب ایرانی-افغان (NAIWS)، نه در قالب یک انتشارات یا رویداد آموزشی، بلکه در دگرگونی فضای روانی حاکم بر اعضای آن متجلی شده است. در گام نخست، فضایی آکنده از بی‌اعتمادی و احتیاط بر جمع حاکم بود، حالتی که ریشه در روایت‌های ملی غالب و نارضایتی‌های تاریخی داشت.
با این وجود، با ایجاد بسترهای ساختاریافته برای تبادل نظر، که بسیاری از آنها با رعایت «قاعده چتم هاوس» به منظور تضمین صراحت گفت‌وگو طراحی شده بودند، روند تدریجی تغییر نگرش‌ها آغاز شد. در این فرآیند، مشارکت‌کنندگان درکی مشترک از چالش‌های کلیدی منطقه‌ای پیدا کردند؛ چالش‌هایی از قبیل تأثیرپذیری معیشت روستایی از نوسانات منابع آبی، پیامدهای زیست‌محیطی توسعه زیرساخت‌ها و برداشت‌های ناپایدار از منابع آب، و همچنین دشواری‌های انجام پژوهش در بسترهای سیاسی-اجتماعی شکننده را در بر می گرفت.
گفت‌وگوها که پیش از این آینه‌دار سوءظن‌های دیرینه بودند، به تدریج به تعاملی باز و همکارانه تبدیل شده‌اند. به تدریج جای خود را به تعاملی گشوده و همکارانه داده‌اند. اگرچه برخی موضوعات کماکان حساس باقی مانده‌اند، اما اعضای شبکه اکنون تمایل بیشتری به تمرکز بر مشکلات مشترک حوضه‌آبریز و جست‌وجوی راه‌حل‌های جمعی از خود نشان می‌دهند. اگرچه تا رسیدن به نقطه مطلوب راه طولانی در پیش است ، اما فضای کنونی در مقایسه با آغاز شبکه، کمتر تدافعی و واکنشی است. تبادلات میان پژوهشگران ایرانی و افغان، اکنون فراتر از داده‌های پژوهشی، دربرگیرنده تجربیات حرفه‌ای، چالش‌های شخصی و آرمان‌های مشترک برای آینده است. این تحول، جوهره دیپلماسی مسیر دوم را به نمایش می‌گذارد: حاکی از آنکه حتی در بسترهای به شدت قطبی‌شده نیز، با خلق «فضاهای امن» برای گفت‌وگویی محترمانه و اصیل، امکان ساخت اعتماد فراهم می‌شود.

دیپلماسی مسیر دوم: یک مطالعه موردی عینی
شبکه NAIWS را می‌توان نمونه‌ای عینی و پویا از دستاوردهای بالقوه «دیپلماسی آب در مسیر دوم» قلمداد کرد. این شبکه اگرچه جایگزین مذاکرات رسمی بین دولتی نمی‌شود، اما با شکل‌دهی به یک جامعه فراگیر از متخصصان آگاه، که ظرفیت اثرگذاری بر فرآیندهای سیاست‌گذاری و گفت‌وگوهای آتی را دارا هستند، نقشی مکمل و حیاتی ایفا می‌نماید. مأموریت اصلی این شبکه، خلق دانشی معتبر و مبتنی بر شواهد، فراتر از گفتمان‌های کلیشه‌ای و در عین حال، ایجاد و تحکیم پیوندهای انسانی و حرفه‌ای فراتر از چارچوب‌های سیاسی مرسوم است.
این ابتکار عمل که در مراحل اولیه با تردید مواجه بود، امروزه در محافل آکادمیک و همایش‌های علمی با اقبال روبه‌رو شده است. برای نمونه، «کنفرانس بین‌المللی تالاب‌های هامون» (تهران، ژوئن ۲۰۲۴) به طور برجسته‌ای به نقش NAIWS در تسهیل و تقویت همکاری‌های پژوهشی دوجانبه اذعان داشت.

چشم‌انداز آینده: جریانی از تحول مثبت
در بستر تاریخی‌ای که آب همواره به عاملی برای تجزیه و منازعه تبدیل شده بود، شبکه NAIWS به عنوان الگویی هرچند در مقیاس کوچک، اما بسیار معنادار، از ظرفیت آب برای ایجاد اتحاد و همگرایی عمل می‌کند. این شبکه از طریق ترویج همکاری‌های علمی و سرمایه‌گذاری بر فرآیند اعتمادسازی بین‌فردی، به وضوح نشان می‌دهد که همکاری حتی در شکننده‌ترین بسترها نیز نه تنها امکان‌پذیر، بلکه کاملاً ضروری و اجتناب‌ناپذیر است. با این حال، باید توجه داشت که این موفقیت‌ اولیه تنها گام‌های آغازین یک مسیر طولانی محسوب می‌شوند. حفظ تداوم این روند، جذب و تضمین منابع پایدار برای پروژه‌های پژوهشی مشترک، و مهم‌تر از همه، تبدیل این سرمایه اعتماد نوپا به تأثیری ملموس در عرصه‌های کلان سیاست‌گذاری و جامعه، از چالش‌های پیش‌روی این شبکه به شمار می‌آید. با وجود این چالش‌ها، شواهد اولیه از مسیری رو به رشد حکایت دارند؛ جامعه‌ای علمی که روزی با بار سنگین بی‌اعتمادی متولد شد، اکنون به طور فعال در حال تدوین پروپوزال‌های پژوهشی مشترک، برنامه‌ریزی برای انتشارات جمعی و حتی کاوش برای یافتن فرصت‌های نوین تأمین مالی مشترک است.
NAIWS را باید فراتر از مجموعه‌ای از رویدادهای مجازی، یک «اکوسیستم پویا و در حال رشد» از همکاری‌های علمی دانست که گستره فعالیت‌های آن از تبادل نظرهای مجازی و کارگاه‌های توانمندسازی تا همکاری‌های پژوهشی عمیق و انتشارات مشترک را در بر می‌گیرد. هدف غایی این شبکه، تأثیرگذاری بر گفتمان سیاست‌گذاری آینده و خلق تأثیری ماندگار در روابط دو جانبه است.
اگرچه اختلافات دیرینه حول رودخانه هیرمند/هلمند یک شبه محو نخواهد شد، اما هم‌اکنون می‌توان پیشرفت‌های تدریجی و امیدوارکننده‌ای را که حاصل مستقیم گفت‌وگو و همکاری است، به وضوح مشاهده کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *